بلند مرتبه سازی در این دوره تا انقلاب اسلامی ایران ادامه داشت. بعد از انقلاب و آغاز جنگ نزدیک به ده سال، مرتفع سازی در پایتخت متوقف شد، اما این روند در سال های پایانی دهه 60 با افزایش قیمت زمین و آغاز فروش تراکم از سوی شهرداری تهران تغییر کرد و دوباره رونق گرفت. در این دوره ساختمان هایی بدون داشتن چارچوب و نقشه های جامع در مناطق زلزله خیز ساخته شد که مشکلاتی را برای شهر ایجاد کرد.
با این تفاسیر، علیرغم اینکه شهر تهران از کوتاه ترین کلانشهرهای دنیاست، اما هنوز بسترهای لازم برای افزایش بلند مرتبه سازی در این شهر وجود ندارد. از آنجایی که بلند مرتبه سازی مقوله پیچیده و مهمی است که مولفه های مختلفی از جمله مولفه های اجتماعی، شبکه، مشرفیت، خدمات، منظر شهری و... را در برمی گیرد. همواره دیدگاه های متفاوتی در خصوص بلند مرتبه سازی مطرح شده است. موافقان بلندمرتبه سازی را به عنوان عاملی تاثیرگذار در کاهش جلوگیری از گسترش افقی شهرها و ساخت و ساز در حاشیه شهرها می دانند. این در حالی است که مخالفان نیز ساخت و ساز در ارتفاع را خطا و غیرموثر در بخش مسکن تلقی می کنند.
تاثیر بلند مرتبه سازی بر بخش مسکن
برخی کارشناسان مسکن معتقدند: بلند مرتبه سازی را نمی توان به عنوان موردی تاثیرگذار در بخش مسکن تلقی کرد. چون افرادی که در ساختمان های بلندمرتبه سکونت می کنند، عموما به دنبال سرمایه گذاری در این بخش هستند و آن را به عنوان محلی دارای آرامش برای سکونت نمی بینند. ضمن اینکه بلند مرتبه سازی هزینه ساخت را بسیار افزایش می دهد و نمی تواند در حوزه مسکن موثر باشد.
این در حالی است که برخی نیز معتقدند: بلند مرتبه سازی منجر به جلوگیری از گسترش افقی شهرها می شود و این گام مثبتی در مسیر کاهش ساخت و ساز در حاشیه شهرها به حساب می آید.
تامین سرانه ها ممکن نیست
بر این اساس، یک کارشناس مسکن در این راستا به خبرنگار ما گفت: اگر تصور می شود که بلند مرتبه سازی را می توان به عنوان راهکار برون رفت از مشکلات مسکن در نظر گرفت، باید دانست که در مصوبات شورای شهرسازی و معماری، مقوله ای به نام «نفر در هکتار» وجود دارد. یعنی برای مثال اگر قرار بر ساخت برجی 30 طبقه در یک منطقه هزار متری با سکونت چند صد نفر باشد، به ازای این جمعیت باید سایر سرانه ها از قبیل سرانه های آموزشی، درمانی و فضای سبز نیز در این منطقه تعریف و دیده شود که البته این امر امکانپذیر نیست.
به گفته بابک حاجیان، با توجه به اینکه از ده ها سال قبل معابر شهری در محدوده بین 6 تا 12 متر طراحی شده و زیرساخت های بلند مرتبه سازی در این معابر لحاظ نشده است، در زمینی هزار متری با معبر 12 متری که صرفا کشش تردد روزانه 10 خودرو را دارد، با مرتفع سازی این تعداد به بیش از 100 خودرو می رسد که کشش ندارد.
بنابراین در چنین شرایطی مصوبات شورای شهرسازی و معماری به واسطه مرتفع سازی مخدوش می شود. یعنی در نقطه مقابل این جریان که با حرکت در ارتفاع، از حرکت در عرض جلوگیری می شود، مسئله از بین رفتن دسترسی های شهری نمود پیدا می کند.
معماری شهری و اسلامی از بین می رود
حاجیان ضمن تایید مطلب فوق معتقد است: زمانی این اعتقاد وجود داشت که در شهر تهران به دلیل محدودیت حرکت در عرض، قیمت مسکن بالا می رود، بنابراین برج سازی رونق گرفت تا افزایش قیمت ها کنترل شود. اما این کار خطا بود و برای حل یک مشکل نباید مشکل جدید ایجاد می شد. چرا که با تولید بیشتر می توان قیمت مسکن را تعدیل کرد، اما نباید آرامش مردم را نادیده گرفت. ضمن اینکه در بلند مرتبه سازی فضای معماری شهری و اسلامی نیز از بین می رود.
بر اساس این گزارش، به نظر می رسد که با توجه به کمبود زمین قابل سکونت در تهران، گسترش بلند مرتبه سازی به شیوه صحیح، در گرو تدوین سیاست های تشویقی برای تجمیع است تا با تجمیع زمین های مجاور، امکان بلندمرتبه سازی و نیز ایجاد سرانه های لازم در کنار آن فراهم شود.
منبع: سایت صـما
http://www.samair.ir